10 مهارت لازم برای آینده دیجیتال مارکتینگ

10 مهارت ضروری برای آینده دیجیتال مارکتینگ

تهدیدها و فرصت‌های تحولات شغلی در آینده نزدیک

فرصت‌ها منتظر ما نخواهند ماند.

از پنج سال دیگر، بیش از یک‌ سوم مهارت‌ها (35درصد) که در نیروی کار امروز مهم تلقی می‌شوند، تغییر خواهند کرد. چهارمین انقلاب صنعتی تا سال 2020، رباتیک پیشرفته و حمل‌و‌نقل مستقل از انسان، هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، مواد پیشرفته، بیوتکنولوژی و ژنومیک را برای ما به ارمغان آورد.

این تحولات در حال ایجاد تغییر در روش زندگی و نحوه کار ما هستند. برخی از مشاغل ناپدید شدند، برخی دیگر رشد کردند و مشاغلی که حتی دیروز وجود نداشتند، امروز امری عادی به شمار می‌روند. آنچه مسلم است نیروی کار دیجیتال مارکتینگ آینده برای همراهی با این تغییرات سریع، باید مهارت خود را افزایش دهد.

البته، باید بدانید که ماهیت تغییر بسیار به خود صنعت بستگی دارد. به عنوان مثال، رسانه‌ها و سرگرمی‌های جهانی در پنچ سال گذشته، شاهد تغییرات زیادی بوده‌اند. بااین‌حال، خدمات مالی و بخش سرمایه‌گذاری هنوز به‌طور بنیادی تحول پیدا نکرده است.

اما باید بدانیم که این تحول بزرگ و سریع، چه تاثیری در ماهیت کلی دانسته‌های افراد خواهد گذاشت. مانند کسانی که در زمینه فروش و تولید کار می‌کنند و امروز به مهارت‌های جدیدی مانند سواد تکنولوژیکی هم نیاز دارند.

مهارت‌های لازم برای همراهی با تغییرات

سواد و مهارت‌های دیجیتال

شکی نیست که امروزه، فناوری بخش مهمی از جامعه است. در دنیایی که توسط فناوری دگرگون شده، توسعه مهارت‌های دیجیتالی مهم‌تر از گذشته است. مواردی مانند تجارت تا ارتباطات شخصی، نیاز به داشتن مهارت‌هایی دارند که به شما کمک کنند تا در آن‌ها موفق باشید.

برخی از این مهارت‌ها ناشی از استفاده منظم از فناوری است؛ اما مهارت‌های دیگر را باید با آموزش و توسعه فردی به دست بیاورید. سواد و مهارت دیجیتالی پایه‌های استفاده از فناوری در نیروی کار را فراهم می‌کند. آشنایی با دستگاه‌ها و فناوری به آماده‌سازی افراد برای پذیرش مسئولیت به‌عنوان نیروی کار کمک می‌کند.

اگر به عنوان یک دیجیتال مارکتر در این مسیر حرکت می‌کنید، باید نظارت کامل بر تحولات حوزه کاری خود داشته باشید. به جرات می‌توان گفت که تحولات حوزه دیجیتال مارکتینگ، یکی از سریع‌ترین تغییرات موجود در دنیای مشاغل است.

خلاقیت

نیروهای دیجیتال مارکتر در آینده باید خلاقیت بیشتری داشته باشند تا کاملا مزایای محصولات جدید و روش‌های کار و فناوری جدید را بشناسند. در حال حاضر، ربات‌ها نمی‌توانند در خلاقیت با انسان‌ها رقابت کنند. محیط کار آینده، خواستار شیوه‌های جدید تفکر است و خلاقیت انسان، کلید اصلی آن است.

البته، باید کاملا دقت داشته باشید که طبق نظرسنجی انجام‌شده توسط شورای برنامه جهانی اقتصاد در مورد آینده نرم‌افزار و جامعه نشان می‌دهد، مردم انتظار دارند ماشین‌های هوش مصنوعی تا سال 2026 بخشی از هیات مدیره یک شرکت باشند. پس، زمان زیادی برای اثبات خلاقیت برتر انسان‌ها وجود ندارد.

هوش هیجانی (EQ)

توانایی فرد در آگاهی، کنترل و بیان احساسات خود و همچنین، آگاهی از احساسات دیگران، توصیف‌کننده هوش هیجانی شما است. اگر همدلی و صداقت داشته باشید و به‌خوبی با دیگران کار کنید، از هوش هیجانی بالایی دارید. یک دستگاه به‌راحتی نمی‌تواند توانایی ارتباط انسان با انسان را داشته باشد و جایگزین او شود. بنابراین، کسانی که EQ بالایی دارند، ازسوی کسب و کارها بسیار مورد توجه قرار می‌گیرند.

تفکر تحلیلی (انتقادی)

فرد با مهارت تفکر انتقادی می‌تواند راه‌حل‌ها و ایده‌های نوآورانه ارائه دهد. مشکلات پیچیده را با استفاده از استدلال و منطق حل کند و استدلال‌ها را ارزیابی کند. اولین قدم در تفکر انتقادی، تجزیه و تحلیل جریان اطلاعات از منابع مختلف است.

کسی که یک متفکر تحلیلی قوی است، پس از مشاهده به جای احساسات به استدلال منطقی تکیه خواهد کرد، جوانب مثبت و منفی یک وضعیت را جمع‌آوری می‌کند و بهترین راه‌حل ممکن را پیدا می‌کند. تفکر تحلیلی از شاخص‌های بسیار مثبت یک دیجیتال مارکتر است.

یادگیری فعال برای رشد و ارتقا

دیجیتال مارکتر برای آینده شغلی خود باید به طور فعال آموزش ببیند، یاد بگیرد و رشد کند. فرد با ذهنیت رشد می‌فهمد که توانایی‌ها و هوش می‌تواند توسعه یابد. او می‌داند تلاش برای ایجاد مهارت‌ها، منجر به پیشرفت و ارتقا خواهد شد. بنابراین، به استقبال چالش‌ها می‌رود، از اشتباهات درس می‌گیرد و به طور فعال به دنبال دانش جدید خواهد بود.

لذا، ضروری است دیجیتال مارکترها با یک نقشه آموزشی استاندارد برای خودشان برنامه توسعه فردی طراحی کنند.

داوری و تصمیم‌گیری

تصمیم‌گیری انسانی در محیط کار آینده پیچیده‌تر خواهد شد. درحالی‌که ماشین‌آلات و داده‌ها می‌توانند اطلاعات را پردازش کنند و بینش‌هایی را فراهم آورند که جمع‌آوری آن‌ها برای انسان غیرممکن است؛ اما درنهایت، یک انسان تصمیم می‌گیرد که پیامدهای وسیع‌تری ایجاد می‌کند.

ممکن است این تصمیم در زمینه‌های شغلی، پرسنلی و سایر موارد تاثیر بگذارد؛ ولی در تقابل با انواع هوشمندی‌های پدیدآمده، احساس و حساسیت‌های انسانی است که به او اجازه می‌دهد تصمیم‌هایی در بهترین کیفیت بگیرد.

مهارت‌های ارتباطی بین فردی

توانایی تبادل اطلاعات و مفاهیم بین مردم یک مهارت اساسی در طی انقلاب صنعتی چهارم خواهد بود. این به آن معنی است که افراد باید توانایی ارتباط برقرار کردن با همکاران و مخاطبان را به‌خوبی بدانند تا بتوانند با استفاده از لحن صحیح، صدای مناسب و زبان بدن، خواسته‌های خود را بگویند تا بازخورد سودمند و بهینه دریافت کنند.

مهارت‌های رهبری

صفاتی مانند الهام بخش بودن و کمک به دیگران معمولا با رهبری در ارتباط هستند. این موارد برای تبدیل شدن به بهترین نسخه از خودتان به‌عنوان نیروی دیجیتال مارکتر در آینده ضروری است. درحالی‌که شاید امروز تعامل مدیران با نیروها در سازمان‌ و کسب و کارها رایج نباشد؛ اما این نگاه وجود دارد که یکی از وظایف رهبر، تعامل با تیم‌ها و سایر کارمندان است . این رابطه برای حل مسائل و توسعه راه‌حل‌ها بسیار مفید خواهد بود.

تنوع و شعور فرهنگی

از آنجا که هر روز ارتباطات جهانی بیشتر می‌شود و مهاجرت‌های شغلی بسیاری اتفاق می‌افتد؛ بسیار مهم است که افراد با وجود اختلاف در نژاد، فرهنگ، زبان، سن، جنسیت، گرایش جنسی، عقاید سیاسی یا مذهبی و... مهارت لازم برای درک، احترام و کار با دیگران را داشته باشند.

توانایی درک و سازگاری با دیگران، که ممکن است روش‌های متفاوتی برای درک جهان ایجاد کند، نه‌تنها باعث تعامل افراد در شرکت می‌شود؛ بلکه احتمالا محصولات و خدمات یک شرکت را فراگیرتر و موفق‌تر می‌کند. شاید شما در نقش دیجیتال مارکتر این موارد را درباره مخاطب خود رعایت کنید؛ اما برای موفقیت‌های آتی، چنین تفکری باید در تمام تعاملات شما دیده شود.

استقبال از تغییر با هوشیاری محیطی

با توجه به سرعت تغییرات در شرایط مشاغل آینده، مردم باید چابک و قادر به پذیرش تغییر باشند. نه‌تنها مغز ما نیاز به انعطاف‌پذیری خواهد داشت؛ بلکه باید از نظر روحی سازگار شویم و در یک کلام، از هوشیاری محیطی سود ببریم. زیرا لازم است که در این تغییرات فراوان با مجموعه مهارت‌ها سازگاری پیدا کنیم.

یک مهارت اساسی در طول انقلاب صنعتی چهارم، توانایی دیدن تغییر نه به‌عنوان یک زحمت و مشکل؛ بلکه به‌عنوان فرصتی برای رشد و نوآوری خواهد بود.

از آنجایی که نیمه عمر یک مهارت از 30 سال به طور متوسط ​​به 6 سال کاهش یافته است، زمان آن رسیده که همه ما شروع به دستیابی به مهارت‌هایی کنیم که ما را به منابع ارزشمندی در محل کار آینده تبدیل می‌کند.

برخی از این مهارت‌ها، بسته به نوع شغل دیجیتال مارکتینگ، ممکن است به‌عنوان صلاحیت فردی او و برخی دیگر به‌عنوان شایستگی‌های شغلی‌اش شناخته شوند.